رَفْرَفْه‌ی حُروفْ

۲ مطلب با موضوع «متفرقه نوشت» ثبت شده است.

دلم می‌خواهد بنویسم اما علامت سؤال، این اجازه را نمی‌دهد. 

می‌گوید فایده‌اش چیست؟ آخرش که چه؟

در مقابل، الکس و یدالله و خانم زهرا دارند جان می‌دهند برای نوشتن. آن‌ها از این طریق زنده‌اند؛ اگر ننویسند غمباد می‌گیرند و در آخر به شکل ترحم‌آمیزی می‌میرند. 

ویلیام امّا مدتیست این اطراف دیده نشده. 

لوسی سکوت کرده است؛ مرده‌ها که حرف نمی‌زنند!  

و اضافی نیز هم. به دلیل لکنت زبانش. 

مست را که نگویید! اینبار چنان زیاده‌روی کرده که هوشیار را با فرشته‌ی جبرئیل اشتباه گرفته است. 

و من مانده‌ام میان این آشفته بازار. قلمم را هم که گم کرده‌ام. بدبیاری پشتِ بدبیاری. 

اوایل اسفند ۹۶ بود که توی ویکی‌پدیا، زندگینامه‌ی پروفسور خدا دوست رو خوندم. چند روز بعدش خبر رسید که ایشون فوت شدن. اواسط اسفند ۹۶ بود که باز هم توی ویکی‌پدیا، زندگینامه‌ی استیون هاوکینگ رو خوندم؛ دقیقاً دو روز بعدش ایشون هم دار فانی رو وداع گفت!

خلاصه الان حدوداً سه ساله که زندگینامه‌ی هیچ بنده خدایی رو نخوندم تا مبادا زندگیش به خطر بیفته! 

اگه حس می‌کنید اعصاب و حوصلهٔ زندگی رو ندارید و به دنبال راه میانبُری برای خودکشی هستید، کافیه که زندگینامه‌ی مبارکتون رو به این آدرس ارسال کنید. 

 

با آرزوی خواندن هر چه سریع‌تر زندگینامه‌ی شما

امضا: قاصدکائیل (هم وزن با عزرائیل)