رَفْرَفْه‌ی حُروفْ

تصور کنید که تمام ثروت‌های جهان ته کشیده است. نه پولی هست، نه سکه‌ای و نه بانکی. آخرین کیسهٔ‌ پول موجود در جهان، در دستان شماست. به انسان‌ها بگویید این کیسهٔ پول به کسی می‌رسد که به جز من، تنها بازماندهٔ روی کره‌ی زمین باشد. (فرضاً دستشان به شما نمی‌رسد و جان خودتان در امان است.) آنگاه کافیست یک گوشه لم بدهید تا یک فیلم زندهٔ جنایی و تراژدی را تماشا کنید و ببینید که این موجودات گرسنه، چگونه برای چنگ زدن به آخرین ریسمان‌های بقا، مغز یکدیگر را متلاشی می‌کنند و از تپه‌ی جسدهای یکدیگر برای رسیدن به آن کیسهٔ پول بالا می‌روند...!

​​​